کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

هلو

محرم 93

اولین محرم کیمیا: ششمین محرم کیمیا: عمو علی دیروز از کیش یرگشته بود و اینم سوغاتی ها:   شبم رفتیم خونه عموعلی که خودش ساخته بود و تو چیدمانش کمکش کردیم.   ...
9 آذر 1393

9 ابان

عمرم از وقتی که ویلامون دیگه کارای ساخت و سازش تموم شده یک سره دیگه جمعه ها جامون اونجاست و چقدر هم که عالیه.هم هوا و هم فضا. من هم امروز دارم خاطره ی اولین جمعه ای رو که اونجا بودیم (البته از وقتی که وسیله هم چیدیم وگرنه جمعه های زیادی رو اونجا بودیم)تعریف میکنم.خب ما از شب قبلش رفتیم اونجا.هیتر و مبل و بقیه تجهیزات مثل سرویس خواب و گاز رو هفته ی قبل برده بودیم هرچند که هنوز یه ذره نامرتب بود.ولی خب خوب بود.تا ناهار رو بخوریم صد و یکی بازی با هم کردیم.و شما هم که بار اول بود اونجا رو چیده شده میدیدی پرسیدی نیلوفر از این به بعد اینجا زندگی میکنی؟پس اون خونتون چی؟منم به شوخی گفتم میخوایم بدیمش به شما.خلاصه بعد از ناهار استراحت و بع...
9 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد